بندر ریگ شهری است در استان بوشهرایران. بندرریگ:
بخش بندرریگ درفاصله ی ۱۲۸کیلومتری شمال بندر بوشهر ۱۷کیلومتری جنوب شرقی بندر گناوه و۳۰کیلومتری جزیره ی خارگ تکیه داده بر خلیج فارس بین۲۹درجه و۲۸دقیقه عرض شمالی و۵۰درجه و۳۸دقیقه طول شرقی واقع شده است.
این بخش درشهرستان گناوه استان بوشهر قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۴-۱متراست.
بندر ریگ مرکز بخش ریگ شهرستان گناوه است. این بندر مرکز ناحیهطایفههای حیات داودیاست.
برخی از روستاهای بندر ریگ عبارتاند از : چهار روستایی، چهاربرج، مال محمود، گاوسفید، پوزگاه، کوهک، جزیره شمالیو جزیره جنوبی
در ۱۳۶۵ ش ، براساس تصویب نامه هیئت وزیران (ابلاغ به وزارت کشور طی نامه ش ۶۴۰۰۸ مورخ ۵/۹/۱۳۶۵)، دهستان رود حُلّه (تنها دهستان بخش ریگ ) مشتمل بر نوزده روستا، به مرکزیت روستای «چهار روستایی » تشکیل شد. از آن پس ، تنها مکان مستقل امامزاده میرحاج ، در محدوده دهستان رود حله ، بر آبادیها افزوده شده است (ایران . وزارت کشور، فرم مختصات جغرافیایی آبادیهای کشور در مقیاس ۵ر۱ ، فرم ۲، براساس برگ ش ۳ر۶۱۴۸ نقشه حشم احمدی و برگ ش ۲ر۶۱۴۹ نقشه چهار روستایی ). ناحیه ریگ جزو نواحی عمده ساحلی خلیج فارس است («بنادر، لنگرگاهها و جزایر ایران …»، ص ۷ـ ۸) اما امکانات ساحلی و بندری لازم را برای حضور گسترده و فراگیر در بازرگانی دریایی ندارد، زیرا در موقع بالا آمدن آب ، کشتیها نمی توانند به ساحل نزدیک شوند (رزم آرا، ج ۷، ص ۳۳). این مشکل همواره در ریگ وجود داشته است . به نوشته مؤلفی ناشناخته در ۱۲۵۶، بندر ریگ میان دو «غور» (خور) واقع بود: یکی «غور اوله »، دیگری «غورجزیره »؛ و چون هنگام جزر آب این غورها کشیده می شد، کشتیهایی که در آنجا بود در گل می ماند؛ اگر آبش کشیده نمی شد، بهتر از بندر بوشهر بود، زیرا از باد و طوفان در امان بود ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص ۶۰؛ نیز رجوع کنید به لوریمر، ج ۹، ص ۱۵۸۹).
آب و هوای این بندر در تابستانها بسیار گرم و مرطوب و در زمستانها معتدل است . میزان بارندگی ماهانه و سالانه این شهر دارای نوسان شدید است . بیشترین میزان بارندگی از آذر تا فروردین ، و کمترین میزان آن از میانه فروردین تا میانه مهر، و در این شش ماه ، هوا گرم و خشک است (سازمان هواشناسی کشور، ۱۳۷۲ ش ، ص ۲۹۳؛ همو، ۱۳۷۵ ش ، ص ۵۸۱). رطوبت هوای این بندر به سبب مجاورت با خلیج فارس و دمای بسیار زیاد، بویژه در تابستانها، بالاست اما در مقایسه با بندرهای دیگر، هوای مناسبتری دارد.
پوشش گیاهی آن متناسب با آب و هوا و تبخیر شدید است ، و به درخت کُنار و مراتع تُنُک برای چرای دام ، و گیاهانی از قبیل طوله ، جیله ، بارهنگ ، گاوزبان ، مَرمَرمِشک ، فِرتْز و شوره محدود می شود. آب آشامیدنی بندر از چاههای آبادی ده کهنه تأمین می شود. تنها رود شور، که فصلی است ، در پانزده کیلومتری مشرق بندر ریگ ، از شمال به جنوب جریان دارد. در آنجا گندم و جو به صورت دیمی ، و تره بار با بهره برداری از آب چاه کشت می شود (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ، ج ۱۱۰، ص ۶؛ رزم آرا، همانجا).
جمعیت بندر ریگ در چهار دهه اخیر کمی بیش از دو برابر شده است . این افزایش ، در مقایسه با روند عمومی جمعیت کشور، عادی است و اهمیت کم اقتصادی ، بویژه صنعتی و بازرگانی شهر و حوزه نفوذ آن را نشان می دهد. شغل مردم شهر ماهیگیری ، کشاورزی ، مشاغل دولتی (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ؛ رزم آرا، همانجاها) و خرید و فروش اجناسی است که از کشورهای ساحلی خلیج فارس می آورند. مذهب مردم شیعه و زبان آنها فارسی به گویش لری است (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ، همانجا). هزینه های جاری و عمرانی واحدهای دولتی از بودجه دولت تأمین می شود که جزو درآمدهای برون شهری به شمار می آید و در بنیه اقتصادی و وضعیت عمومی بندر ریگ تأثیر بسزایی دارد. این بندر دارای پنج مسجد و یک حسینیه است .
کارگاههای صنعتگری ، خدمات عمده فروشی ، خرده فروشی ، و دیگر خدمات عمومی شهر، بیشتر به صورت تک نفره اداره می شوند. بندر ریگ اصولاً فاقد بخش صنعت است . بخش خدمات خرده فروشی مهمترین فعالیت شهر از نظر تأمین نیازهای شهر و بخش ریگ است (مرکز آمار ایران ، ۱۳۷۴ ش ). وضعیت صنعتی و کارگاههای صنعتگری و خرده فروشی روستاهای دهستان رود حلّه نیز ضعیف است . بیشتر روستاهای رود حلّه به علت کمی جمعیت و ناتوانی ساختار اقتصادی دهستان ، فاقد واحدهای اولیه اند (همان).
کمی جمعیت و رشد کند اقتصادی بندر ریگ از سویی مولود شرایط نامساعد طبیعی و از سوی دیگر به سبب ضعف مدیریت و کمبود تمهیدات و اقدامات سرمایه گذاری در فعالیتهای اقتصادیِ شهر است .
پیشینه . نام بندر ریگ در متون جغرافیایی و تاریخی پیش از صفویه نیامده است . موقعیت این بندر بر سر راه بازرگانی خشکی و دریا، در امتداد کرانه خلیج فارس و مجاورت با جزیره
خارک ، که از چهار هزار سال پیش در دوران فنیقیها سکونت و تجارت داشت («بنادر، لنگرگاهها و جزایر ایران …»، ص ۲۶)، ایجاب می کند که در جای کنونی شهر ریگ بندری بوده باشد. مقدسی (ص ۴۵۳) فاصله گنابه (جنابه )/ گناوه را تا دشت داودی یک مرحله ذکر کرده است . بر همین اساس ، بندر ریگ را مرکز ناحیه طوایف حیات داودی * ، و آبادی کوچکی در کنار یک خور دانسته اند (سلطانی بهبهانی ، ص ۲۴۲). برخی از نویسندگان دوره قاجاریه ، ناحیه حیات داود و بندر ریگ را یکی شمرده اند، از جمله به گفته سدیدالسلطنه ، حیات داود به بندر ریگ هم معروف است و دو بندرگاه دارد: یکی ریگ که ضابط نشین است ، دیگری بندر گناوه (۱۳۶۲ ش ، ص ۴۹۹ـ ۵۰۰). حیات داود در شمال دهستانهای شبانکاره و اَنگالی واقع شده و کرسی قدیمی آن بندر ریگ بوده است (خیراندیش ، ص ۱۹۸ـ ۱۹۹).
سراج الدین علی آرزو (رجوع کنید به خان آرزو * )، مؤلف سده دوازدهم ، از بندر ریگ نام برده و از شاعر معاصرش ، محسن تأثیر تبریزی ، بیتی نقل کرده که در آن نام این بندر آمده است (ص ۵۶؛ حمیدی ، ۱۳۷۴ـ۱۳۷۵ ش ، ص ۱۲۴). بندر ریگ ، به سبب وجود تپه های ریگ در بندر و پیرامون آن ، بدین نام خوانده شده است . به گزارش یکی از مهندسان دوره سلطنت محمدشاه قاجار (۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) در ۱۲۵۶، در یک فرسنگی رودشور تا نزدیکی بندر ریگ ، تپه های ریگ است که پایه آنها از یک سو در دریاست . بندر ریگ یکی از قصبه های بلوک حیات داود است ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص ۵۹ـ۶۱) و پیش از بوشهر از مهمترین بنادر خلیج فارس بود و تمام تجارت ایران و هند از آنجا انجام می شد، ولی کشتیها بارهای خود را در جزیره خارک ، که در سی کیلومتری آنجاست ، خالی می کردند (کیهان ، ج ۲، ص ۴۷۹؛ دایره المعارف فارسی ، ذیل مادّه ). در دوره صفویه ، قدرتهای استعماری اروپا (پرتغالیها، هلندیها، انگلیسیها) به خلیج فارس رخنه کردند و بندرهای این منطقه مورد توجه آنان قرار گرفت . در اوایل دوران صفویه ستمکاری و غارتگری پرتغالیها در جزایر و سواحل خلیج فارس ، از جمله بندر ریگ ، موجب کینه شدید مردم جنوب نسبت به آنان شد، چنانکه به کشتیهای بازرگانی آنان آزوقه نمی دادند و اهالی بندرهای نَخیلو و ریگ ، که بیش از دیگران از آنها ستم دیده بودند، با ایشان دشمنی خاص و آشکار داشتند. شاه عباس اول صفوی (حک : ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نیز پرتغالیها را دشمن ایرانیان می دانست (فلسفی ، ج ۴، ص ۲۰۳).
از دوره صفویه به بعد، سیاحان و نمایندگان اروپایی ، مثل ژان باپتیست تاورنیه * و ژان تونو از راه بصره به بندر ریگ و شیراز و اصفهان رفت و آمد می کردند (گابریل ، ص ۱۴۷، ۱۵۱). ازینرو در دوران صفویه و قاجاریه ، بندر ریگ را دروازه ورود جهانگردان و پژوهشگران به ایران می نامیدند (حمیدی ، ۱۳۷۴ـ ۱۳۷۵ش ، ص ۱۲۳). بندر ریگ در ۱۰۷۶، از بندرهای تجاری بود و از دوره صفویه به بعد جزیره خارک از توابع آن به شمار می آمد (قائم مقامی ، همانجا). به گفته تونوی فرانسوی که در ۱۰۷۶/۱۶۶۵ جزیره خارک را دیده ، تجارت بصره با بندر ریگ و اصفهان از راه این جزیره صورت می گرفته تا شامل حقوق گمرکی نشود (به نقل استیف ، ص ۱۵۸). به نوشته جان فرایر ، که در ۱۰۸۸ـ۱۰۸۹/ ۱۶۷۷ـ ۱۶۷۸ در ایران بوده ، در زمان شاه سلیمان اول صفوی (۱۰۷۷ یا ۱۰۷۸ـ۱۱۰۵) بندر ریگ جزو حوزه اداری لار بوده و نیمی از صید مروارید بندر در دست ایرانیان و نیم دیگر متعلق به عربها بوده است (به نقل طاهری ، ج ۱، ص ۱۶۲، ۱۶۵).
اهمیت بندر ریگ تا حدی بود که پس از بروز اختلال در وضع تجاری کمپانی هندشرقی به سبب هجوم افاغنه ، این شرکت سعی کرد که در آنجا ایستگاهی تأسیس کند و نماینده هم به آنجا فرستاد، اما کار به علت تحریکات و ضدیت هلندیها بی نتیجه ماند (کرزن ، ج ۲، ص ۴۸۴) تا اینکه در ۱۱۶۷/۱۷۶۳ کمپانی هند شرقی انگلیس در این بندر دایر، و بعداً به بوشهر منتقل شد (حمیدی ، ۱۳۷۳ ش ، ص ۲۱).
دوران آبادانی بندر ریگ ، که در دوره صفویه آغاز شده بود تا اواسط دوره حکومت کریم خان زند (۱۱۶۳ـ۱۱۹۳) ادامه یافت . با رقابت قدرتهای بازرگانی دریایی هلند و انگلیس در خلیج فارس ، و وجود ویژگیهای فئودالی طوایف حاکم بر سواحل شرقی خلیج فارس ، این بندر اهمیت پیشین خود رااز دست داد. کریم خان در ابتدای حکومتش نسبت به توسعه بازرگانی خارجی توجه نشان می داد. بسط حوزه فرمانروایی او تا کرانه های خلیج فارس ، پیش شرط گسترش حکومت و بازرگانی بود. در این ایام خوانین و سرکردگان طوایف عرب ، حاکم نواحی مهم ساحلی بودند. تنها شیخ نصر، که بر بوشهر و حوالی آن و بحرین مسلط بود و در آبهای خلیج فارس ناوگان داشت ، فعالانه از کریم خان حمایت می کرد، اما حکام جزء، تابع کریم خان نبودند، بویژه میرمهنا، حاکم بندر ریگ و مضافات آن و جزیره خارک ، که با افراد خود راه بازرگانی پایتخت (شیراز) و بندر مهم بوشهر را بسته بود (دلدم ، ص ۹۹ـ۱۰۰؛ آل احمد، ص ۱۸۰). کریم خان با هلندیها نیز درگیر بود، زیرا خارک را پس از نادرشاه بارون کنیپ هاوزن پروسی سرپرست تجارتخانه هلندی بصره ، تصرف کرده بود (گابریل ، ص ۱۷۲، پانویس ۲؛ آل احمد، ص ۱۷۷؛ اقبال آشتیانی ، ص ۱۰۸ـ۱۰۹). کنیپ هاوزن ، خارک را مرکز صید و تجارت مروارید قرار داد و آنجا را آباد کرد. جزیره خارک به سبب داشتن لنگرگاه خوب ، و قرار داشتن در تقاطع راههای دریایی از بصره به بندر ریگ و بوشهر، بویژه تسلط بر دهانه شط العرب و بصره ، دارای اهمیت فراوان بود (گابریل ؛ دلدم ؛ اقبال آشتیانی ، همانجاها). درباره امکانات پهلوگیری کشتیها در بندر ریگ ، مقامات هلندی در ۱۱۶۲/۱۷۵۶ گزارش داده اند (رجوع کنید به فلور، ص ۴۱۴).
کریم خان زند، در آغاز فرمانروایی خود، با میرمهنا که تازه به قدرت رسیده بود و در ریگ فرمانروایی بلامنازع بود، کاری نداشت ؛ حتی در ۱۱۷۶، که میرمهنا قصد کشتن او را داشت ، از سر خونش درگذشت و مجدداً وی را ضابط بندر ریگ کرد (اقبال آشتیانی ، ص ۱۰۹؛ فرامرزی ، ص ۳۴). کریم خان که با انگلیسیها منشوری امضا کرده بود، انتظار داشت که در مبارزه با خوانین و سرکردگان طوایف عرب خلیج فارس و خصوصاً میرمهنا، از یاری ناوگان انگلیسی برخوردار گردد، اما انگلیسیها در پشتیبانی نظامی از کریم خان عجله ای نداشتند، زیرا این امر موجب بهبود وضعیت رقیبان هلندی آنها می شد (دلدم ، ص ۱۰۱ـ۱۰۲، ۱۰۴).
در این هنگام ، جدال میرمهنا، حاکم بندر ریگ ، بر سر این موضوع در گرفت که هلندیها در ازای اشغال جزیره چه مبلغی باید بپردازند. این خصومت چندین سال طول کشید و شدید شد (آل احمد، ص ۱۷۸). میرمهنا، که با کمکهای پنهانی انگلیس کشتیهای بازرگانی خود را به ناوهای توپدار تبدیل کرده بود، در ۱۱۷۹ قلعه هلندیها را تصرف کرد و آنها را با وضع ناگواری از خارک ، و عملاً از خلیج فارس ، بیرون راند (قائم مقامی ، ص ۹۴؛ اقبال آشتیانی ، همانجا؛ دلدم ، ص ۱۰۴). سپس ، میرمهنا در دریا و سواحل آن به راهزنی و دستبرد به اموال و کشتیهای مردم پرداخت ، و کریم خان برای دفع او زکی خان زند را به بندر ریگ فرستاد (اقبال آشتیانی ، همانجا).
پس از فرار میرمهنا به بصره و اعدام او در آنجا و سلطه کامل کریم خان بر منطقه ، بندر ریگ هنوز دارای ناوگان کوچکی بود، زیرا در ۱۱۸۷ به علت طاعونی که در عراق رخ داد انگلیسیها دارالتجاره بصره را خالی کردند و مخازن خود را بر دو کشتی بار کرده عازم بمبئی شدند. کریم خان از بندر ریگ چند کشتی فرستاد و یکی از دو جهاز شرکت انگلیسی را گرفته به بندر ریگ آورد (اقبال آشتیانی ، ص ۱۱۰). علاوه بر این ، هنگام لشکرکشی صادق خان زند به بصره در ۱۱۸۹/ ۱۷۷۵، او سی کشتی کوچک از بندر بوشهر و بندر ریگ فرستاد (کرزن ، ج ۲، ص ۴۷۳).
درگیریهای دوران کریم خان زند و جانشینان او و گستاخیهای میرمهنا نسبت به همسایگان و حکومت مرکزی و سرانجام شکست و نابودی او، سبب افول موقعیت بازرگانی بندر ریگ و اهمیت یافتن بیشتر بندر بوشهر شد (خیراندیش ، ص ۱۹۹). از دو گزارش ممیزی سرحدّات جنوب از دو مأمور با تجربه در ۱۲۵۳ و ۱۲۵۶، وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، جمعیت و ترکیب آن و وضعیت عمومی دوران فراز و فرود بندر ریگ روشن می شود. محمدابراهیم کازرونی ، که به دستور فرمانروای فارس ، مأمور مطالعه بنادر و جزایر خلیج فارس شد و در ۱۲۵۳ بندر ریگ را نیز بررسی کرد و در دوره آبادانی حکومت امرای زهاب نیز آنجا را دیده بود، اهمیت گذشته ، و ویرانی شدید بندر ریگ را نسبت به گذشته وصف کرده است . تا این سال صد و پنجاه خانوارِ عرب و عجم در بندر ریگ زندگی می کردند، اما به علت جریمه و تعدیات بی سببِ حاکم ایشان ، شیخ نصرخان ، آنجا را ترک کردند؛ ازینرو در ۱۲۵۳، تنها بیست خانوار از طایفه شبانکاره ، و سی ـ چهل خانوار عرب در بندر ریگ زندگی می کردند. تنها جای آباد بندر، نارنج قلعه در شمال قلعه بندر ریگ بود. تا زمان خرابی ، در بندر ریگ خرما و انجیر و انگور پرورش می یافت ، و جزیره گونه ای به محیط چهار فرسنگ ــ که در جنوب بندر ریگ واقع بود و هنگام جزر به خشکی متصل می شد ــ نیز جایگاه بستانهای اهالی بندر بود. در آنجا ده هزار نخل وجود داشت و انجیر و انگور فراوان آن ، نیاز مردم بندر را تأمین می کرد. در ۱۲۵۳، از کشاورزی بندر، جز تعدادی درخت نخل و انجیر، بقیه نابود شده بود (ص ۴۴ـ۴۶).
از گزارش مؤلفی ناشناخته در ۱۲۵۶، شکل ، ابعاد، استحکامات ، جمعیت و خرابی شهر بندر ریگ نمایان است . به گزارش او، اصل ترکیب این بندر نزدیک به مربع است و طول هر طرف آن مربع چهارصد ذرع و محیطش ۶۰۰ ، ۱ ذرع است ، و در محاذی شهر جزیره ای به نام حلّه قرار دارد. سمت دریای این بندر را در زمان گذشته «بسیار محکم و به طور باستیان ] = قلعه [ فرنگان »، و دور سه سمت دیگر را برجهای بسیار بزرگ بر سر خاکریزی به ارتفاع پنج شش ذرع ساخته بودند. این قلعه ، هنگام نزاع کریم خان زند با میرمهنا خراب شد. به روایتی ، میرمهنا باعث احداث قلعه این بندر بوده است ، اما طرح آن به طراحی و کارهای فرنگیان شباهت داشته و احتمالاً هلندیها، هنگام اقامت در جزیره خارک ، در طراحی و ساخت آن به او کمک کرده بوده اند ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص ۶۰ـ۶۱). از بیشتر روستاهای کل بلوک حیات داود در دوره محمدشاه قاجار، فقط اسمی باقی بود و بندر ریگ که قصبه (مرکزِ) این بلوک بود، بیشتر از پنجاه خانوار نداشت و از هنگام ویرانی قلعه اش ، مردمانش نیز متفرق شدند (همانجا). بنابه گزارشی درباره تجارت بوشهر در ۱۲۸۷، بندانک (بندر ریگ ) در دوره نفوذ هلندیها جای مهمی بوده ، و هلندیها در آنجا و در جزیره خارک تأسیساتی داشته اند (عیسوی ، ص ۱۲۹).
پس از رویدادهای دوره زندیه ، بندر ریگ ، جز در اوایل قرن چهاردهم ، چندان آباد نبوده است . استیف (ص ۱۵۸) که در ۱۲۵۴، و اوژن فلاندن * (ص ۳۶۸) که میان سالهای ۱۲۵۶ تا ۱۲۵۸، بندر ریگ را دیده اند، آن را بندری کوچک ذکر کرده اند. در دوره قاجاریه ، بندر ریگ توسعه نیافت و اصولاً به سواحل خلیج فارس بی توجهی می شد، زیرا آنان تهران را پایتخت کردند و به شمال کشور بیشتر توجه داشتند. بتدریج از اواسط دوره قاجاریه ، در بندر ریگ مبادلات دریایی ادامه یافت . به نوشته دو دانشمند فرانسوی ، بابن و فردریک هوسه در ۱۳۰۲ـ۱۳۰۳/ ۱۸۸۵، علی خان ، حاکم بندر ریق (= ریگ )، با تجار بوشهر و فرنگیان مناسبات بازرگانی داشت (ص ۱۴۶). به گفته کرزن ، گمرک بندر به مبلغ پنج هزار تومان اجاره داده می شد (ج ۲، ص ۴۸۴). در ۱۳۰۸ تا ۱۳۰۹، رود حلّه با چهارده پارچه آبادی از مضافات بوشهر و تابع حکومت بندر ریگ ، و جزیره خارک (از صیدگاههای مروارید خلیج فارس ) در تصرّف خوانین این بندر بود. ضابط بندر ریگ در آن ایام علی خان ، پسر حسینعلی خان ، بوده است . در این بندر، در آن زمان یک مدرسه چهار کلاسه وجود داشت (سدیدالسلطنه ، ۱۳۶۲ ش ، ص ۴۹۹، ۵۱۱، ۵۴۵). توصیف لوریمر از شهر بندر ریگ ، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی آنجا را در دهه دوم قرن چهاردهم نشان می دهد. به نوشته او شمال و جنوب شهر را زمینهای کشاورزی فراگرفته بود، و در مشرق شهر، به فاصله حدود دو مایلی ، رشته تپه هایی کم ارتفاع قرار داشت . تنها ساختمان دفاعی شهر بنای قلعه مانندی بود که مقرّ خانِ بندر بود. خانه های کوچکتر شهر خشت و گلی بود و در ساختمان خانه های اعیانی سنگ وارده از شبه جزیره بوشهر و ملاط آهکی جزیره خارک به کار رفته بود. خان از بیم طمع حکومت ایران ، آگاهانه مانع آبادانی شهر می شد. در بندر ریگ دو زیارتگاه وجود داشت . بندر ریگ در آن زمان حدود ۵۰۰ ، ۲ تن جمعیت داشت که نژادشان مخلوط ، اما غلبه با اصل عرب و لر، و زبانشان فارسی با گویش لُری بود. مردم به خوی آرام شهرت داشتند. با این حال ، در هر پنج خانه حدود سه اسلحه مارتینی وجود داشت . مذهب مردم شیعه بود، اما در آنجا همچنان آداب و رسوم روزگارانی که قسمتی از آنها زردشتی بودند، به یادگار مانده بود. بندر ریگ عمدتاً با بوشهر و کویت مبادله داشت و به بلوک مهم حیات داود و قسمتی از بلوک شبانکاره خدمات عرضه می کرد. داد و ستد در آن سالها افزایش یافته بود؛ گفته می شد که میانگین واردات ماهانه بندر ریگ از بوشهر صد لنگه یا کیسه شکر، پنج صندوق چای ، پنجاه کیسه برنج هندی ، صد حلب نفت و پنجاه عدل پارچه گلدار منچستری بوده است . شتر نیز به تعداد بسیار از کویت وارد می شد. صادرات بندر ریگ به بوشهر عبارت بود از: جو، صمغ ، پشم و دام ، و مقداری گندم . قسمت اعظم گندم به کویت ، بحرین و مسقط صادر می شد. پول رایج بندر ریگ ، قران ایران بود، اما روپیه و دلار نیز رواج داشت . آب از چاه تأمین می شد (ج ۹، ص ۱۵۸۹ـ۱۵۹۰). به گفته لوریمر «پستخانه ایران چهار سال پیش ، و دفتر تلگراف در یک سال و نیم قبل (۱۳۲۳)گشایش یافت . از خط تلگرافِ برازجان و دیلم ، که در مسیر خط تلگراف برازجان ـ اهواز است ، کمتر استفاده می شود. میان بندر ریگ و بوشهر، با استفاده از قایقهای بادبانی ، ارتباطی همیشگی برقرار است . ریگ به طور کلی اقامتگاه خانواده خان و حاکم بلوک حیات داود است . گمرک شاهنشاهی ایران در آنجا در ۱۳۲۱ تأسیس شد» (ج ۹، ص ۱۵۹۰).
در ۱۳۲۳، بندر ریگ ، رود حلّه و جزیره خارک همچنان تحت حکومت بوشهر و از توابع این بندر بودند. مالیات بندر ریگ در ۱۳۲۵، ۵۰۰ ، ۵ تومان و مالیات رود حلّه ۰۰۰ ، ۴ تومان بود (سدیدالسلطنه ، ۱۳۷۱ ش ، ص ۷۹، ۸۵)
در دوره پهلوی تا دهه ۱۳۴۰ش ، هنوز جمعیت و اقتصاد بندر ریگ ، رشدی نداشت ، اما از اواخر این دهه تا حدودی رشد کرد.
از رجال بندر ریگ علی خان بندر ریگی است که لطفعلی خان زند را هنگام فرار به بوشهر و بندر ریگ ، پناه داد و برای کمک به وی قشونی تدارک دید. حیدرخان بندر ریگی ، فرزند خانعلی خان ضابط و حکمران بندر ریگ ، در سالهای مقارن با جنگ جهانی اول و تجاوز انگلیسیها به بوشهر، در این بندر زندگی می کرد. مشهور است که او در جنگ بین انگلیسیها و مبارزان جنوب ، جانب انگلیسیها را نگه داشته و از همکاری با مبارزان در جنگ خودداری کرده بود. خانه و مسجد حیدرخان هنوز در بندر ریگ برجاست . حاج غلامحسین بندر ریگی تاجر شاعر نیز از افراد مشهور این بندر بوده است (حمیدی ، ۱۳۷۳ ش ، ص ۲۱ـ۲۲)